واژگان كليدي
هدف نگارنده در اين بخش اين است، كلمات مبهمي كه ممكن است براي خوانندگان گرامي نامفهوم باشد در چند سطر، به صورت خلاصه و با استفاده از ادلههاي قرآني معنا نمايد.
1- سِحر و جادو: سِحر عملي خارق العاده است كه آثاري در وجود انسان ها ميگذارد. كسي كه اين عمل از او سر ميزند ساحر يا جادوگر نام دارد.[1]
سِحر گاهي فريفتن، تردستي و چشمبندي است و در خارج حقيقتي ندارد؛ چنانكه خداوند متعال در قرآن ميفرمايد:« فإذا جبالُهُم وَ عِصَِِهُم يُخَيَلُ اِلیه مِن سِحرهم أنها تُسعي»
ترجمه:« ريسمانها و عصاي جادوگران زمان موسي در اثر سِحر خيال ميشد كه حركت ميكنند». [2]
2- تردستي: تردستي يا شعبده يا چشمبندي عبارت است از حركات سريعي كه بیننده خيال ميكند شعبده باز افعال عجيبي را انجام ميدهد در حاليكه با سرعت دست، از خطاي چشم بيننده استفاده ميكند. كسي كه اين عمل از او سر ميزند تردست يا شعبده باز نام دارد.[3]
خداوند در اين بارهميفرمايد:« يُريدُ اَن يُخرِجَکُم مِن اَرضِكُم بِسِحرهِ فماذا اتَامُرون»
ترجمه:«ميخواهند بدين سِحر و شعبده شما مردم مصر را از كشور خود آواره كنند». [4]
تردستي شبيه سِحر و جادو است با اين تفاوت كه در آن از نيروهاي ماوراءالطبيعه استفاده نميشود كه اگر استفاده شود اطلاق نام سِحر بر او واجب ميشود.[5]
3- پيشگويي: گفتن پيشامدها قبل از وقوع آنها پيش گويي نام دارد، مثلاً منجمان با استفاده از علم نجوم در صدد پيشگويي حوادث عالم برميآيند يا توسط علم نجوم طلسم می كنند. البته اطلاق نام«سِحر» به پيشگويي مسامحه به نظر ميرسد؛ شخصي كه اين عمل از او سر ميزند پيشگو نام دارد.[6]
4- كهانت: عملي است موجب اطاعت اجنه از فردي به نام كاهن. به عبارت ديگر شخص كاهن اجنه را به خدمت ميگيرد با آن كه كهانت جادو نيست ولي شبيه جادو است.[7]
5- جنگيري: جنگيري تلاش براي اخراج اجنه، شيطان يا ارواح شرور از شخص يا محلي است كه باور دارند مورد تسخير قرار گرفته است. كسي كه عمل جنگيري را انجام ميدهد جنگير ناميده ميشود و آنان قدرت تسخير جن و احضار آن را دارند. مادهي اوليهي جن از آتش است چنان چه خداوند در قرآن ميفرمايد:« وَالجانَ خَلَقناهُ مِن نارِ السَمومِ »
ترجمه: «جن را پيش از آن از آتش سوزان و بي دود خلق كرديم». 6
1-1- معناي لغوي و اصطلاحي سِحر
با توجه به اين كه موضوع اين تحقيق، بررسي حكم فقهي سِحر از ديدگاه مذاهب اسلامي است، سعي ميشود تا معناي واژه «سِحر» هم از نظر كتب فرهنگ لغت عربي و هم از نظر كتب فقهي فقهاي مذاهب اسلامي مورد بررسي قرار گيرد. لازم به ذكر است لغويون در كتب فرهنگ لغت و فقها در كتب فقهي، واژه«سِحر» را مترادف واژه «جادو» دانستهاند.
1-1-1- معناي لغوي سِحر
«سِحر» لفظي است عربي به معناي تغيير دادن ماهيّت و صورت واقعي شيء به امري غير حقيقي يا خيالي، مترادف آن در زبان فارسي«جادو» نام دارد.[8]
در هندوستان سِحر را ياتو«yatu» مي ناميدند. در زبان پهلوي «جادوك» و در ادبيات زرتشتي به معناي« دروغ» و «دروغپرست» عنوان شده است.[9]
در مقاييس اللغه به معناي «خدعه و نيرنگ» آمده است كه حق را به صورت باطل درميآورد.[10]
سحر تصرَفی است که در چشم می شود تا شخص گمان کند، کاری که انجام می شود، همان گونه است که وی می بیند، در حالی که آن گونه نیست. سحر عملی است پنهان که چیزی را برخلاف صورت و جنس آن در ظاهر، می نمایاند.[11]
1-1-2- معناي اصطلاحي سِحر
سِحر در اصطلاح، امري شگرف است كه به امر خارق العاده شباهت دارد، اما خود امري خارق العاده نيست، زيرا اولاً آموختني است و ثانياً؛ انجام آن به ارتكاب كارهاي زشت باعث ميشود كه انسان مورد وسوسههاي شيطان قرار بگيرد. [12]
ارتباط و استفاده عملي از ارواح و شياطين در اصطلاح لغوي و فقهي سِحر نام دارد. طبق دلايل قرآني، روائي و فقهي، ساحري به صلاح زندگي دنيوي و اخروي نيست.
1-1-2-1- معناي اصطلاحي سِحر از ديدگاه فقهاي شيعه
سيد ابوالحسن اصفهاني در وسيله النجاه ميگويد: سِحر عبارت است از نوشتن يا خواندن اوراد مخصوص، يا سوزاندن به آتش و دود كردن چيزهاي مخصوص، يا نقش كردن صورت، يا دميدن، يا گره زدن، يا چند چيز را به وضع خاصي و جاهايي دفن كردن؛ او را حاضر كند يا اين كه او را خواب و بيهوش كند يا ايجاد محبت يا دشمني بين او و ديگري كند؛ مثل دلبستن زن و مرد به همديگر و يا جدايي انداختن ميان آنها. [13]
1-1-2-2- چشم زخم
چشم زخم نوعي از سِحر است. بسياري از مردم معتقدند كه در بعضي از چشمها اثر مخصوصي است كه وقتي از روي اعجاب به چيزي بنگرد، ممكن است آن را از بين ببرند يا در هم بشكنند و يا انسان را بيمار يا ديوانه كنند. اين باور از نظر عقلي امر محالي نيست. امروزه بسياري از دانشمندان معتقدند كه در بعضي از چشمها نيروي خاصي نهفته شده است كه كارايي زيادي دارند وقتي با تمرين و ممارست ميتوان آن را پرورش داد. خواب مغناطيسي از طريق همين نيروي مغناطيسي انجام شدني است. [14]
سؤالي در اينجا مطرح است: آيا آيهي« اِنْ يَكادَ الذينَ كَفَروا لَيَزِلقونَكَ بابصارِهم»، خاصيت جلوگيري از چشم زخم دارد؟ ما كه حالا به مدركي (حديثي، جبههاي)برخورد نكردهايم كه دلالت كند و بگويد از اين آيه براي چشم زخم استفاده كنيد. اين كه اين آيه براي دفع چشم زخم باشد مسئلهي ديگري است. چيزي كه از طرف پيغمبر يا ائمه به ما نرسيده است، از پيش خود نبايد بتراشيم. نظر به اين كه روح مردم براي چنين چيزي آمادگي دارد و آن را از پيش خود ساختهاند.
1-2- آيا چشم زخم واقعيت دارد؟
در دنياي كه اشعه ليزر و نامرئي است، ميتواند كاري كند كه از هيچ سلاح مخرب ديگري ساخته نيست. پذيرش وجود نيرويي در بعضي از چشمها كه از طريق امواج مخصوصي در طرف مقابل اثر بگذارد، چيز عجيبي نيست. بسياري نقل ميكنند كه با چشم خود افرادي را ديدهاند كه داراي اين نيروي مرموز چشم بودهاند و افراد يا حيوانات يا اشيايي را از طريق چشم زدن از كار انداختهاند. [15]
1-2-1- پيشينهي سِحر
تاريخ سِحر و جادوگري در زندگي بشر مشخص نيست، ولي اينقدر ميتوان گفت كه از زمانهاي خيلي قديم اين كار در بين مردم رواج داشته است. [16]
از زمانهاي بسيار دور اين احساس در بشر وجود داشته است كه او با موجودات شرور روبروست و در مقابله و رويارويي، آيين جادويي را تنها سلاح خويش يافت؛ اسناد به دست آمده حاكي از اين است كه اين آيين در ميان ساكنان رود دجله و فرات كه پنج هزار سال قبل از ميلاد ميزيستهاند رواج داشته است؛ كاهنان اين قوم معتقد بودند كه در درون انسان نيروي خطرناكي وجود دارد كه از او محافظت ميكند اما در عين حال ميتواند مخرب هم باشد و سِحر و جادو در دست تبهكاران اسلحه مخربي بود كه ميشد از آن براي مقاصد پليد استفاده كرد.[17]
1-2-1-1- تاريخچه جادوگري در ملل مختلف
مصر: ويل دورانت ميگويد:« از همان آغاز تاريخ تمدن مصر، علوم رياضي در آن سرزمين حالت پيشرفتهاي داشت و وضع عجيب اهرام، شاهد اين مدعاست و بزرگترين افتخار مردم مصر قديم، علوم پزشكي آن است كه مريض را با سِحر و جادو و تعويذ و طلسم درمان ميكردند». مثلاً زكام را با اين ورد مداوا مي كردند: « اي سرماي پسر سرما بيرون شو! اي كه استخوان را خرد ميكني و هفت سوراخ سر را بيمار ميسازي …،خارج شو و بر روي زمين بيافت؛ اي درد! اي درد! اي درد!»بعد علم پزشكي در مصر پيشرفت كرد و آنها توانستند بيماريها را از راه علميتر آن مداوا كنند.[18]